فهرست مطالب

پژوهشنامه ادبیات تعلیمی - پیاپی 53 (بهار 1401)

پژوهشنامه ادبیات تعلیمی
پیاپی 53 (بهار 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/02/20
  • تعداد عناوین: 7
|
  • پری مالملی*، احمدرضا یلمه ها، پریسا داوری صفحات 1-19

    مثنوی ظهیر کرمانی یکی از آثار گرانسنگ سده دوازدهم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و تاکنون به زیور چاپ آراسته نشده است. این منظومه سرشار از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی است که شاعر به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است و هرکجا مجال یافته به پند و اندرز مخاطب پرداخته است. نگارندگان بر آن شدند تا در پژوهش حاضر براساس روش اسنادی کتابخانه ای، برای نخستین بار به بن مایه ها و زمینه های تعلیمی و اخلاقی در این منظومه غنایی بپردازند. مهم ترین پرسش در پژوهش حاضر این است که آیا ردپای افکار و عقاید مذهبی سراینده در این اثر مشهود است و آیا افزون بر اخلاق فردی به اخلاق اجتماعی در این اثر نیز توجه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سراینده در مکتب شیعه پرورش یافته است و آبشخور تفکرات وی از مکتب شیعه و آیات و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت سرچشمه می گیرد؛ این تفکرات به روشنی در اشعار وی نمود یافته است. همچنین او افزون بر ابعاد اخلاق فردی، به بعد اجتماعی اخلاق نیز در این اثر توجه داشته است.

    کلیدواژگان: ظهیر کرمانی، ادبیات تعلیمی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی
  • آرزو احمدبیگی، قربانعلی ابراهیمی*، شهرزاد نیازی صفحات 21-57
    کهن الگوی «جهان» از جمله قدیمی ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده ، عمدتا حایز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینه جویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشم انداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و از طریق «امر به معروف» و تمرکز بر «نهی از منکر» صفات منفی جهان را به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات و منظومه فکری تعلیمی خود به کار می گیرد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از آراء ژیلبر دوران، نظریه پرداز و انسان شناس مشهور فرانسوی، در زمینه ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روان شناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساسا نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثبات کننده این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب به صورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکته ای که در نظریه دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مونث در شکل گیری تصویر کهن الگوی جهان بوده است.
    کلیدواژگان: شعر تعلیمی، کهن الگو، جهان، ناصرخسرو قبادیانی، ژیلبر دوران
  • حمزه اکبری زاده، نعمت اصفهانی عمران*، حمید طبسی صفحات 58-82
    بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تاثیرگذاری بیشتر، تفکرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیات ظرفیت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متاثر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
    کلیدواژگان: سعدی، رباعیات، بنیان های تعلیمی، مضامین فلسفی اخلاقی
  • رحمت الله حق طلب، مهدی نوروز*، محبوبه ضیاءخدادادیان صفحات 83-107
    قابوس نامه یکی از متون اندرزمحور در گستره ادب فارسی است. عنصرالمعالی گاهی با سنت شکنی های آگاهانه، کلام را پیچیده و دیریاب می کند و رمزهایی را در لایه های زیرین متن می گنجاند که مخاطب جزیی نگر را به سوی معنا راهنمایی می کند. در دوران معاصر، یکی از متغیرهای مهم علم نشانه شناسی روشی برای تحلیل ابعاد جدیدی از یک اثر رمزگان نام دارد. رولان بارت پژوهش هایی را در این باره انجام داده و رمزگان را به پنج نوع کنشی، هرمنوتیکی، نمادین، معنابنی و فرهنگی تقسیم کرده و برای هرکدام کارکردی را شرح داده است. در مقاله حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، مبانی اخلاقی روابط والدین فرزند در دو باب از قابوس نامه (نهم و بیست وهفتم) براساس مبانی نظریه رمزگان بارت کاویده شده است تا اغراض ثانویه عنصرالمعالی از بازگویی حکایت های تعلیمی بررسی شود. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد که در سطح رمزگان فرهنگی، ایدیولوژی و بینامتنیت دینی برای تبیین آموزه ها نمودی فراگیر داشته است. رمزگان هرمنوتیکی در بازنمایی زوایای مبهم روایت تعلیمی موثر بوده است. تقابل های دوگانی در رمزگان نمادین، بر تقابل پیوسته میان خیر و شر تاکید دارد. با بررسی رمزگان معنابنی مشخص شد که عنصرالمعالی با بهره گیری از کلمات و عبارت های دینی، نظام دلالتی اخلاق بنیاد خود را تبیین کرده و با هدف تقویت آگاهی مخاطب، به تشریح نکات تعلیمی مدنظر خود پرداخته است. همچنین، استفاده از رمزگان کنشی در عینیت نمایی روابط اخلاقی میان فرزندان و والدین تاثیری بسزا داشته است. عنصرالمعالی، قابوس نامه، آموزه های تعلیمی، رولان بارت، رمزگان های پنج گانه
    کلیدواژگان: عنصرالمعالی، قابوس نامه، آموزه های تعلیمی، رولان بارت، رمزگان های پنج گانه
  • فرشاد اسکندری شرفی*، وحید مبارک صفحات 108-136

    هلالی جغتایی از سرایندگان برجسته شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزون بر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومه های عاشقانه و عارفانه درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومه ها، مثنوی صفات العاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب سروده شده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مثنوی صفات العاشقین هلالی ازنظر پیوند با نوع ادبی تعلیمی و کاربرد آموزه های اخلاقی و تعلیمی بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش گویای این است که منظومه صفات العاشقین سرشار از مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است؛ تاجایی که از مجموع ابیات این منظومه، 893 بیت (72 درصد) در تمجید و توصیه فضیلت ها و نکوهش و نهی از رذیلت های اخلاقی آمده است. قناعت، کم خوابی و کم خوردن، ادب، سخاوت، صبر، عزلت و از غوغای خلایق رستن، کم گویی، احسان، وفا، همت، شکر، شجاعت، صدق و راستی، تواضع، حیا، ناپایداری دنیا و ترک آن و خلق خوش، موضوع های اخلاقی و تعلیمی هفده گانه ای است که هلالی در مثنوی صفات العاشقین از آن ها سخن رانده است. نکته تامل برانگیزی که در بطن برخی از این موضوعات دیده می شود، نمود نگرش عرفانی و صوفیانه است.

    کلیدواژگان: ادبیات تعلیمی، ادبیات فارسی، آموزه های اخلاقی و تعلیمی، مثنوی صفات العاشقین، هلالی جغتایی
  • فیروزه ملک پور، مهدی نوریان* صفحات 137-161

    شاعران فارسی زبان در شبه قاره هند نیز همانند ایران، آثاری گران سنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشته اند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومه حماسی رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سده یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نام های «رام» و «سیتا» است. این منظومه سرشار از عاطفه و صورخیال شاعرانه است؛ به همین سبب می توان آن را در ذیل منظومه های غنایی جای داد. در متون تاریخ ادبیات، رامایانا یکی از آثار حماسی هندوستان معرفی شده است؛ اما برخورداری از مضامین عاشقانه و نبود عناصر سازنده حماسه در این اثر سبب شده است که رامایانای ملامسیح تاحد تامل برانگیزی از زمره آثار حماسی خارج شود. علاوه بر آن، مفاهیم و مضامین تعلیمی نیز در این اثر بسامد بالایی دارد و تاکنون پژوهشی به طور ویژه مضامین تعلیمی را در منظومه رامایانای ملامسیح پانی پتی بررسی نکرده است؛ ازاین رو نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا در مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای و خوانش بیت به بیت اثر یادشده، ضمن تحلیل مضامین تعلیمی این منظومه، به چرایی بازتاب این قبیل مضامین در آن بپردازند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در این منظومه، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی وجود دارد که شاعر آن ها را به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است.

    کلیدواژگان: پارسی در هند، مضامین تعلیمی، منظومه رامایانا، ملامسیح پانی پتی
  • فریبا چینی، فاطمه سادات طاهری* صفحات 162-196
    بوداق اظهری شیرازی، شاعر ناشناخته قرن دهم و یازدهم هجری، مجموعه اشعاری 10385 بیتی دارد که آن را رساله کمال نامیده است. نگارندگان این پژوهش مولفه های تعلیمی اظهری را در اشعار وی بررسی می کنند؛ نیز با شیوه توصیفی  تحلیلی مبتنی بر اشعار اظهری درپی پاسخگویی به این پرسش هستند: «در رساله کمال اظهری کدام آموزه های تعلیمی وجود دارد و شاعر از چه شگردها و شیوه هایی برای تبیین آن ها استفاده کرده است؟». با پاسخ به این پرسش استدلال می کنند که نعت و منقبت خاندان نبوت و امامت (ع)، مدح سلاطین صفوی، عشق مجازی، توصیف حوادث زندگی و هجو و هزل از مضامین اصلی شعر اظهری است؛ اما شاعر، مانند بسیاری از شاعران پیشین، در قالب ها و مضامین متنوع شعری خود گاهی به شکل مستقل و گاهی در لابه لای مضامین و انواع ادبی دیگر به تعلیم خیر و نیکی (روش ایجابی) به مخاطبان خاص و عام خویش یا بازداشتن آن ها از زشتی ها و بدی ها (شیوه سلبی) پرداخته است. اظهری تعالیم خود را به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم به مخاطب آموزش داده است؛ همچنین از شگردهای قصه گویی، خطاب النفس (تجرید)، استشهاد به آیات و داستان های قرآنی، به کارگیری تمثیل و ارسال المثل، مناجات، سوگندنامه، شکوه و گلایه، زشت نگاری (هزل و هجو) و قصه از زبان حیوانات استفاده کرده است.
    کلیدواژگان: اظهری شیرازی، دیوان اشعار، آموزه های تعلیمی، شگردهای تعلیمی
|
  • Pari Malmoly *, Ahmadreza Yalameha, Parisa Davari Pages 1-19

    Zahir Kermani's Masnavi is one of the precious literary works of the twelfth century AH, which is full of didactic teachings that have not been published yet. This collection is replete with didactic themes and meanings that the poet has used according to his excitation and zeal. Wherever he has the opportunity, he has given advice to the audience. In the present study, the researcher decided to discuss the educational and moral themes and backgrounds in this lyrical collection for the first time by using the documentary-library method of analysis. The most important question in this research is whether the traces of the poet's religious thoughts and beliefs are evident in this work and whether in addition to individual ethics, social ethics is also considered in this work. The research results show that the poet in Shiite school of thought and the source of his thoughts derives from the Shiite school, the verses and hadiths of the Ahl al-Bayt of infallibility and purity. These thoughts are clearly reflected in his poems.

    Keywords: Zahir Kermani, didactic literature, Individual Ethics, Social Ethics
  • Arezoo Ahmadbeigi, Ghorban Ali Ebrahimi *, Shahrzad Niazi Pages 21-57
    The archetype of "the World" is one of the oldest images existed in the poetry of some poets since the beginning of Persian poetry and it has been reflected until the end of the eighth century AH. The image that Naser Khosrow has depicted in his relationship with the world contained unappealing traits such as incompatibility, enmity, hatred, and so on. Naser Khosro is amongst the poets having a didactic viewpoint with the aim of warning man's attachment to the universe, its pests and dangers. He has frequently used this archetype in his poetry and focused on "commanding to the virtues" and "Prohibition the vices." He has also indicated the negative traits of the world and in shaping the structure of one's imagination and educational thinking system. This article aims at applying Gilbert Doran’s theoretical views (the famous French theorist and anthropologist) of the imaginative structure in Naser Khosro's Divan. The research intends to indicate that there is a direct and close relationship among issues such as the concept of time, death, and the poet’s reaction to controlling time. The creation of didactic images by the poet is basically a struggle to control time and get rid of death and its resulting fear. The frequency of such images in Naser Khosro’s Divan approve that fear of time passage has penetrated the poet's mind, led him to create images which have often been in the form of advice; the point that has been overlooked in the theory of the age. This article intends to explain and analyze the female gender in the formation of archetype of "the world" the universe.
    Keywords: didactic poem, Archetype, The world, Naser Khosrow Ghobadiani, Gilbert Doran
  • Hamzeh Akbarizadeh, Nemat Isfahani Omran *, Hamid Tabasi Pages 58-82
    The high frequency of some ethical themes in the text indicates the educational foundations in the author's thinking. Didactic foundations are more ostensible in a coherent and short literary form like quatrains, because the poet tries to depict his instructive thoughts with the shortest form of thought, in order to be more effective. Saadi is one of the poets who has portrayed his didactic concerns in various forms of poetry, including his quatrains. These concerns and didactic foundations are more pronounced in Saadi's quatrains than in his other works due to the brevity of form and structure of the quatrains. Doing this research could be significant and necessary because literary researches did not paid enough attention to Saadi's didactic quatrains. Furthermore, the quatrains have a special capacity to find Saadi's didactic foundations. Accordingly, in this article, an attempt has been done to examine in a descriptive and analytical manner, the didactic foundations of Saadi's quatrains, which have not been explored so far. Numerous themes, including death, unreliability of the world, love, predestination, free will, justice, and morality (special behavioral hints), form the profound didactic structure of Saadi's quatrains. Understanding these didactic themes requires classification and genealogical view to discover the intellectual and ideological origin of the poet's thoughts. The research findings show that the didactic foundations in Saadi's quatrains are influenced by the jurisprudential and theological ideas of his time and the philosophical ideas of ancient Iran. In fact, the poet composed his quatrains according to the unsettled situation of the society of his time. He has given didactic and instructive quatrains, so that he can teach the audience a set of moral good deeds.
    Keywords: Saadi, Quatrains, Didactic Foundations, Philosophical-Moral Themes
  • Rahmatollah Haghtalab, Mahdi Novrooz *, Mahboobeh Ziakhodadadian Pages 83-107
    Qaboosnāmeh is one of the didactic and educational literary texts in Persian literature. With a kind of iconoclasm, Onṣor-al-Maʿāli sometimes complicates the language and make the meanings difficult to be gotten by consciously breaking away from the tradition. He inserts codes into the underlying layers of the text and by doing so, he guides the keen audience towards the meaning. In the contemporary area, one of the major branches of semiotics is analyzing new dimensions of a text, which is called cryptography. Roland Barthes has done researches in this realm and has divided the codes into five types of action, hermeneutic, symbolic, semantic and cultural; he has also described a function for each. The present article, by using library sources and descriptive-analytical method explored the ethical foundations of parent-child relationships in two chapters of Qaboosnāmeh (ninth and twenty-seventh) based on Barthes' cryptographic theory to explore the secondary purposes of the author in narrating the didactic tales. The general results of the research show that at the level of cultural codes, both religious ideology and intertextuality have had a comprehensive occurrence in explaining the educating. Hermeneutic codes have been effective in representing the ambiguous dimensions of the didactic narrative. Binary oppositions in symbolic codes emphasize the recurrent contrast between good and evil. Examining the semantic codes, it has been found that the storyteller used religious words and phrases, explained the meaning-oriented semantic system. In addition, to strengthen the audience's awareness, he explained his desired educational points. Furthermore, his using the action codes has also had a significant effect on the objectification of moral relationships between children and parents.
    Keywords: Onṣor-al-Maʿāli, Qaboosnāmeh, Didactic educations, Roland Barthes, The Five Codes
  • Farshad Eskandari Sharafi *, Vahid Mobarak Pages 108-136

    Badriddin Hilali is one of the brilliant poets of late 9th century A.H. and early 10th century A.H., who in addition to his romantic lyrics, has brilliant romantic and mystical collections. Sefat-el Ashaqin is one of these collections which has been composed of 1237 verses in 20 sections. Being a kind of descriptive-analytic one which has been carried out by applying library resources, the current study aims at analyzing Sefat-el Ashaqin and the way it is linked to didactic literature and its applying of didactic and moral doctrines. The findings reveal that Sefat-el Ashaqin is replete with of didactic and moral contents. 893 verses (%72) out of all verses are devoted to praising, advising virtues, refusing and forbidding moral vices, contentment, not sleeping and eating too much, politeness, generosity, patience, isolation from people’s commotion, silence, kindness, loyalty, effort, gratitude, bravery, truth and honesty, humility, modesty, world instability and separation from the world, and moral and didactic doctrines. These are the seventeenth subjects which Badriddin Hilali has discussed in Sefat-el Ashaqin. Mystical attitude is also another notable issue which is seen in some of these subjects. Didactic literature, Persian literature, Moral and Didactic Doctrines, Masnavi Sefat-el Ashaqin, Badriddin Hilali

    Keywords: Didactic Literature, Persian literature, moral, didactic doctrines, Masnavi Sefat-el Ashaqin, Badriddin Hilali